دو ترمه عاشق هم کلاسیم شدم ولی از اون پسرای خاصیه که طرف هیچکس نمیره .ولی دو ترمه خیلی با من صمیمی شده .الان نمیدونم چطور بفهمم چه حسی نسبت به من داره .خواهش میکنم منو راهنمایی کنید چون وافعا یه مدته دچار افسردگی شدم.
دو ترمه عاشق هم کلاسیم شدم ولی از اون پسرای خاصیه که طرف هیچکس نمیره .ولی دو ترمه خیلی با من صمیمی شده .الان نمیدونم چطور بفهمم چه حسی نسبت به من داره .خواهش میکنم منو راهنمایی کنید چون وافعا یه مدته دچار افسردگی شدم.
سلام عزیزم من مثل شما عاشق همکلاسیم بودم اونم پسرسرسنگینی بودچهارسال سه سال دانشگاه ویک سال بعددانشگاه باهم پیامکی درحد همکلاسی وسلام وعلیک ارتباط داشتیم بعد دانشگاه یه روز ازم خواستگاری کردوباخانوادش اومدن اما چون شرایط ازدواج رونداشت همه چی بهم خورد اونمهم که بعدها بهترشناختمش اون پسری نبود که تورویاهام ساخته بودمش والان پشیمانم که چرا چندسال فکرم روبه کسی مشغول کردم که هیچ شناختی ازش نداشتم تامیتونی بشناسش وبارعایت حفظ حرمت خودت سعی کن نظرش روراجع به خودت بدونی حالا نمیدونم ازچه طریقی توروخدا بیخودی طبق ذهنیات خودتون روح و ذهنتون رودرگیر کسی نکنید ودراخر پسری اگردختری روبخواد ازهرطریقی باشه بهش میفهمونه واقدام میکنه دانشگاه جایه خودسازی هستش به تمام معنا پس سعی کن خودت بیشتررشد کنی نه اینکه فقط ذهنت رودر جهت فکرکردن به کسی رشد بدی
سلام.
اگر قصدتون با این شخص ازدواج هست به نظر من بهترین کاری که میتونید انجام بدید این هست که همین الان رابطه تون رو باهاش قطع کنید و بهش بگید این گونه ارتباط رو دوست ندارم و اگر می خواد با شما ارتباط داشته باشه دوست دارید قانونی و شرعی باشه .
مطمئن باشید اگر واقعا شما رو بخواد با خونواده ش مطرح میکنه و حالا یا برای خواستگاری و یا برای نشون کردن پا پیش میذارن.
اگر هم شرایط ازدواج کردن رو نداشته باشه حتما مخالفت نمی کنه که خونواده هاتون در جریان باشن.
البته این کار ریسکش بالاست.
زمانی که هیچ تعهدی نسبت به شما نداشته باشه و نامزد نکنید نمیتونید اعتماد کنید که ایشون تا آخرش پای حرفش بمونه و نمیتونید تضمین کنید که ایشون توو دانشگاه از کس دیگه ای خوشش نیاد.
و از دوستمون که بالای نظرم حرفشون رو گفتن تشکر میکنم.شما هم مواظب باشید که به سرنوشت ایشون مبتلا نشید.
دوست عزیز باید بدونید چنین روابطی که آینده نامشخصی دارن افسردگی و استرس ارمغانشون خواهد بود
چون هیچ تضمینی وجود نداره تا شما از حس واقعی ایشون مطمئن بشید و بخوایت روی این رابطه سرمایه گذاری کنید
پس شروع به پیشگویی کرده و بعد ناگهان متوجه خواهید شد آقا پسر هیچ فکری در مورد شما نمیکرده و به راحتی از شما جدا خواهد شد
و همون موقع هم دچار استرس و نگرانی هایی خواهید شد پس قبل از هر کاری خودتون رو قوی کنید تا در صورت شنیدن کلمه " نه " ارامشتون به هم نریزه
خـــــدانـگهــــــدار
تو هم از اون دخترای خاصی
الان به بعد دیگه باهاش رسمی بشو و سر سنگین لطفا
من هم توی همچین موقعیتی بودم البته با کسیکه توی نیت خیرش شک نمیکنی ولی چیزی نمیگفت و فقط به شوخی برگذار میکرد و اس دادن ...من هم ی فقط ی هفته بهش فرصت دادم سر ی هفته هم چی پرش رو چیدم که هنو بال در نیاورده
اصلا هم به این فک نمیکنم که باید ی کم نرم برخورد میکردم که بیاد جلو و غیره ...من خودم میگفتم اگر طرف شوهرم بشه پس فردا این چراغ سبزم و شوخی موخیام شاید ی درصد واسم بد بشه و اگرم نشه همیشه یادش میمونه که من کسی بودم که برعکس دخترای دیگه محل سگم بهش نذاشتم
البته ماجراش خیلی طولانیه ،این مثالا در مورد اون شخص صادقه و نه همه و من بعد از ی ماه شناختمش که چه آدم بوققققی هست، خیلی ببخشین ی لاس زن به تمام معنا بود
تو ی دختر داف و فول آپشن و خاصی
سلام دوست عزیز
اون اگه حسی بهت داشته باشه همه تلاششو میکنه بهت بفهمونه و بعدش برای خواستگاری اقدام میکنه
که بعد ازون هم باید ببینید چقد شرایط ازدواج و هردوتون دارید
پس این تو نیستی که دنبال این باشی ببینی اون چه حسی بهت داره
اصلا نباید ذهنتو با فکر کردن به این مسائل مشغول کنی که حس افسردگی بهت دست بده
پس اول ذهنتو ازین فکرا و احساسات دور کن تا خودت اروم شی
اگر میخواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد
باور محال بودنش را عوض کن
منم با نظر نازگل موافقم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)